بنده یک پست دیدم با این عنوان:
آیا واقعا حمله نظامی نیروهای بین المللی از وضع موجود بدتر است؟
و دیدم بسیاری از کسانی که بحث کرده اند فقط گفته اند بدتر است و تحلیل روشنی ندارند که چرا بد است به نظرم رسید این مطلب را بنویسم.
این تحلیل هر چند ناقص اما کمی قابل لمس است.
در صورتی که یک نیروی نظامی مثل اسراییل به کشور حمله کند و کشور وارد یک جنگ کلاسیک بشود این حکومت قادر
نخواهد بود نیروهای داخلی را برای جنگ با بیگانه بسیج کند.
حتی همین مزدورهایشان خواهید دید که به حکومت براحتی پشت خواهند کرد.
در صورت وقوع جنگ جنبش منفعل خواهد شد و در صورتی که حکو.مت شکست نخورد با سبوعیت بیشتری و حق به جانب معترضین را سرکوب خواهد کرد و صدای آزادیخواهی برای مدت زیادی خفه خواهد شد.
اما بعد از اینکه دولت شکست خورد و تسلیم شد 3 حالت ممکن است رخ دهد:
اول اینکه این حکومت ساقط نشود و با غرب وارد مذاکره شود که در اینصورت بطور یقین زیر بار قراردادهای خفت باری از نوع قرارداد ترکمانچای خواهد رفت و به طبع آن غرب از این حکومت حمایت همه جانبه خواهد کرد و یک دیکتاتوری طولانی مدت در ایران مستقر خواهد شد که مایه ننگ هر ایرانی وطن پرستی است و فرزندان ما بر ما لعنت خواهند فرستاد همانطور که ما فتحعلی شاه را نفرین میکنیم.
حالت دوم اینست که حکومت سقوط کند و شرایطی مثل افغانستان یا عراق بوجود بیاید در اینصورت کسی مانند حامد کرزای بر راس حکومت قرار میگیرد و مملکت تبدیل میشود به حیات خلوت روسیه و بلوک شرق و در این حالت کشور به نا امنی و بی ثباتی و وابستگی دچار میشود همانگونه که در عراق و افغانستان شاهدیم.
حالت سوم در صورتی است که حکومت سقوط کند و یک حکومت مردمی زمام امور را بدست گیرد نه یک دستنشانده بیگانه که در اینحالت این حکومت مردمی مواجه خواهد بود با کوهی از دیون و بدهی خارجی و ویرانه ای که ناشی از جنگ و کارهای رژیم فعلی است و در چنین شرایطی این حکومت اگر به سرکوب مردم معترض به وضع اقتصادی نپردازد مدت زیادی دوام نخواهد آورد و چنانچه سرکوب کند فرق زیادی با همین حکومت برای بنده ندارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر