۱۳۸۸ بهمن ۴, یکشنبه

مقام مسئول ناجوانمرد قهرمان ملی را تبدیل به مقصر اصلی کرد

امروز هواپیمایی در فرودگاه مشهد دچار سانحه شد.
خلبانی که امروز هواپیمای غول پیکر توپولوف یا همان تابوت پرنده را در فرودگاه مشهد رام کرد و اجازه عصیانگری بیشتر به او نداد و جان 156 یا 157 نفر انسان، هموطن، همشهری، دوست، برادر و خواهر را نجات داد به عنوان مجرم اصلی این سانحه شناخته شد!!
قشنگ یادمه پارسال یا دو سال پیش (2008) در آمریکا خلبانی یک هواپیمای مسافربری را در رودخانه فرود آورد و جان 133 نفر را نجات داد و عنوان قهرمان ملی گرفت، میدانید قهرمان ملی یعنی چه؟ قهرمان ملی یعنی اینکه آن شخص تمام آن کار یا فداکاری که میتوان تصور کرد برای ملتش انجام دهد، انجام داد و دیگر نوبت کشور و ملت است که او را ستایش کنند و حافظ زندگی اش باشند و او را به عنوان افتخار وطن بزرگ بدارند، و این کمترین کاریست که میشود برای یک قهرمان ملی انجام داد.
اما در کشور نایب امام زمان قهرمان ملی مجرم اصلی شناخته میشود.
واقعا آن شخص مسئولی که آمد و بیشرمانه در تلویزیون افاضه کرد که مجرم اصلی خلبان بوده آیا اگر عزیزش در آن تابوت پرنده بود بازهم همین نظر را میداد؟
دوستان و عزیزانی که وبلاگ بنده را میخوانید بنده تهدید شدم که دیگر سیاسی ننویسم و عده ای از دوستاران بنده از من خواستند که کاری به سیاست نداشته باشم و بنده هم قبول کردم اما این موضوع اصلا سیاسی نیست.
شرح ماجرا اینست که مطابق معمول این حوادث یک مقام مسئول سرو کله اش در تلویزیون ضرغامی پیدا شد و فرمود خلبان مقصر است!!
چون علی رغم هشدارهای برج مراقبت مبنی بر وجود مه در فرودگاه درخواست اجازه فرود با مسئولیت خودش کرده و سپس هواپیما را فرود آورده و دچار سانحه کرده!!
این انسان پست فطرت که نمخواهم اسمش را بیاورم نگفت چرا خلبان اصرار بر این فرود اضطراری داشته؟ آیا خلبانی با اینهمه سابقه قصد داشته خود نمایی کند و جان خود و 156 نفر دیگر را به در خطر مرگ قرار دهد؟
آیا اگر زن و بچه این نا جوانمرد در هواپیما بودند بازهم چنین خزعبلاتی را به زبان میاورد؟ البته بنده بر این باورم که اینها بی همه چیزتر از آنند که ذره ای مروت و جوانمردی داشته باشند و حتی از قربانی کردن زن و فرزند خود نیز نخواهند گذشت.
سوال من از این مقام مسئول {که معلوم نیست چه کسی او را مسئول کرده و بر چه مبنایی} این است که لطفا بفرمایید که خلبان اگر مسئولیت فرود اضتراری را قبول نمیکرد باید چکار میکرد؟ به نظر شما باید با سقوط اضطراری موافقت میکرد؟
آیا این است رسم استقبال از یک قهرمان ملی؟
ای کاش آن مقام مسئول ناجوانمرد این نوشته را ببیند و پاسخی برای وجدان نداشته خود پیدا کند

۱۳۸۸ دی ۱۸, جمعه

آقای امام جمعه موقت! خس و خاشاک، اغتشاشگر، بزغاله و گوساله، الکلی و معتاد، محارب، مفسد فی الارض کافی نبود که حالامتوصل شدیدبه اتباع افغان؟

آقای صدیقی وقاحت و شامت و بیشرمی هم حدی دارد، شما تمام حد و مرزها را درنوردیده اید دیگر شرمی از گفتن هیچ واژه ای ندارید، البته تعجبی هم ندارد در جایی که دست پرورده های شما تجاوز به ناموس فرزندان وطن را امری مباح میدانند و آنرا عملیات فتح المبین میخوانند نا گفته پیداست مرشدشان باید امثال شما باشند.
تا کنون مردم نزد شما مشتی خس و خاشاک، اغتشاشگر، بزغاله و گوساله، الکلی و معتاد، محارب، مفسد فی الارض بودند آیا همینها برای تحقیر مردم کافی نبود که حالامتوصل شدید به اتباع افغان؟
آیا شما جرات داشتید از بادی گاردهایتان جدا شوید چه برسد به اینکه به داخل مردم بروید و تشخیص بدهید آنها افغانی اند؟
خیر آقای امام جمعه موقت شما بر سر مزاری فاتحه میخوانید که مرده ندارد، اینها افغانی و مزدور نیستند اینها مردم ایرانند اینها خار چشم شما هستند.
این شمایید که مزدور اجنبی از لبنان و عراق و فلسطین اجیر کرده اید و به جان مردم ایران انداخته اید و برای کشتن فرزندان وطن به ایشان پاداش میدهید و ناموس ایران را دو دستی تقدیم به مزدوران عرب میکنید تا هر بلایی بر سرشان بیاورند و هر تجاوزی را برایشان حلال کرده اید.
این شمایید که رهبر بزرگتان خمینی کبیر هندی بود و از اهالی کشمیر و علامت عنکبوت سیکهای هندی را بر پرچم ایران کوباند به جای شیر و خورشید که نشان هویت ما ایرانیهاست و با اینکار هویتمان را غصب کرد.
این شما هستید که اغلبتان یا عراقی هستید یا بزرگ شده خاک اجنبی و همین هم جزو افتخاراتتان هست.
آقایان اجنبی من ایرانی هستم و استخوانهای اجدادم درهمین خاک است و دور نخواهد بود روزی که سرزمین مادری ام را از چنگال بدخیم شما حرامیها بیرون بکشم

۱۳۸۸ دی ۱۷, پنجشنبه

گرگی در لباس میش(عزت الله ضرغامی)

در طول شش ماه گذشته تلویزیون ضرغامی سیاستی را پیش گرفت که نتیجه آن چیزی نبود جز رسوایی و بی اعتباری بیشتر و از دست دادن مخاطب بطور گسترده از سوی دیگر به زعم خودشان اکنون درگیر جنگ نرم نیز هستند در نتیجه این تلویزیون مفلوک قبل از هر چیزی نیاز به مخاطب دارد تا اصلا بتواند وارد جنگ نرم شود در همین راستا ضرغامی مجبور شده دروغهایی را در همچون گرگ لباس میش بگوید اما سئوالهای اساسی مطرح است:
1 - این تلویزیون لعنتی از 22 خرداد تا کنون حتی یکبار هم مردم را معترض خطاب نکرد و از زبان همه آنها را عده ای آشوبگر اغتشاشگر، خس و خاشاک، و حتی موهن تر یعنی بزغاله و گوساله نامید و در این روزها آنها را مرتد، محارب و مهدور الدم اعلام کرد. حالا امروز چه چیزی عوض شده که به یکباره با واژه معترض از آنها یاد میکنند؟
2 - اگر واقعا دنبال تلطیف اتمسفر موجود و باز کردن فضا هستند چرا امروز تمام شبکه های ماهواره ای زیر شدیدترین حملات پارازیتی هستند؟
3 - بر کسی پوشیده نیست این آقایانی که امروز در تلویزیون میلی ضرغامی حضور پیدا کرده اند از طیف محافظه کاران هستند و اگر به جریان آزاد اطلاعات اعتقاد دارند چرا هنوز هم اجازه حضور جناح مخالف را نمیدهند؟
4 - این پارادوکس را چگونه توجیه میکنند: بارها و بارها اعلام میکنند مخالفان با رهبری بزغاله و گوساله هستند و حتی رهبران سبز را گوساله، ابتر، خائن و منافق میخوانند و درخواست اعدام برایشان میکنند اما حالا میفرمایند که میتوان حرف رهبری را قبول نداشت، آیا اصلا این حرف مطابق باورهای ولایت مدارانه هست؟ یعنی در باورهای جناب ضرغامی میگنجد که حرف رهبری را میشود قبول نداشت؟
5 - با توجه به تمام سئوالات فوق این سئوال مطرح میشود آیا رژیم رو به سیاست هویج و چماق آورده؟ که از طرفی اعدام و زندان و شکنجه و از طرفی مزخرفاتی که خودشان هم هیچ وقعی برایش قائل نیستند
سئوال آخر بنده اینست که اگر میشود حرف رهبری را قبول نداشت پس زید آبادی کجاست؟

۱۳۸۸ دی ۱۶, چهارشنبه

من محارب نبودم ... خودتان خواستید! حالا محاربم و تا رسیدن به پیروزی دست از محاربه بر نمیدارم

سرمست و باده قدرت بدست نعره میزنید از نشئه قدرت، و برای بزم آلوده به خونتان جوان میخواهید که جان دادنش را به تماشا بنشینید.
جام و سبو میشکنید و دیوانه وار سر به ستون میزنید و فرمان قتل صادر میکنید و میاندشید که قدرتتان لایزال است و عمرتان ابدی! پس ما را محارب میخوانید و فکر میکنید هیچ محاربی را تاب مقاوت با شما نیست، اما غافلید از آنکه اقتدارتان فرو ریخته و عمرتان رو به زوال، شما را یارای مقابله با این محاربان نیست.
ما محارب نبودیم شما محاربمان کردید شما مارا به محاربه دعوت کردید و ما چاره ای جز پذیرفتن نداشتیم و حالا تا رسیدن به پیروزی دست ازین محاربه بر نخواهیم داشت.

۱۳۸۸ دی ۱۳, یکشنبه

بیله دیگ بیله چغندر!

  • سوال: در جمله "فرمانده ناجا گفته است خودرویی که روز عاشورا با مردم تصادف کرد، دزدیده شده بود." فاعل چه عملی انجام داده است؟ گزینه اول: ما را پپه گیر آورده است. گزینه دوم: مردم را اسگل فرض کرده است. گزینه سوم: فکر کرده مردم بکلی مشنگ شده اند. گزینه چهارم: اصلا فکر نکرده، وگرنه آدمی که فکر کند چنین حرفی نمی زند.

  • سوال: با توجه به کشته شدن 37 نفر و دستگیری هزار نفر و زخمی شدن صدها نفر در روز عاشورا، آیت الله علم الهدی در سخنرانی خود گفت " جنگ نرم فضای کشور را فراگرفته است." اگر روز عاشورای تهران جنگ نرم باشد، یک جنگ نرم دیگر را نام ببرید؟ گزینه اول: بمباران هیروشیما گزینه دوم: جنگ دوم جهانی گزینه سوم: حمله یزید به امام حسین که تلفاتش در همین حدود بود گزینه چهارم: جنگ های صلیبی گزینه پنجم: هر چهار پاسخ صحیح است.

  • سوال : آیت الله مکارم شیرازی پرسید: "آیا عقل اجازه می دهد دشمن را شاد کنیم؟" با انتخاب خودتان این جمله را کامل کنید: "آیا عقل اجازه می دهد....." گزینه اول: آیا عقل اجازه می دهد احمدی نژاد رئیس جمهور بماند؟ گزینه دوم: آیا عقل اجازه می دهد، عقل مان را بدهیم دست شادی و غمگین شدن دشمن؟ گزینه سوم: آیا عقل اجازه می دهد، که مردم را وسط خیابان بکشیم؟ گزینه چهارم: اگر عقل اجازه می داد که اینجا نبودیم؟

  • (منبع: نوشته های ابراهیم نبوی)