۱۳۸۸ آذر ۱۳, جمعه

جناب سردار نقدی! اگر قانون حاکم باشد شما باید توالت تی بکشید!

شرایطی را تصور کنید که یک تیم از اشخاص را در دره رودخانه ای رها کرده اند.
این اشخاص تشکیل شده اند از مثلا سردار نقدی، احمدی نژاد، خامنه ای، مهندس صفایی فرهانی، مهندس نبوی، دکتر رمضانزاده.
حالا تصور کنید به این تیم بگویند شما مثلا 2 سال فرصت دارید تا یک سد بسازید وگرنه سیلاب این رودخانه همه شما را خواهد کشت.
دو وجه از این ماجرا را تصمیم دارم بازگو کنم:
1 - شرایطی که خامنه ای قدرت را در دست دارد:
در این شرایط خامنه ای به احمدی نژاد میمون دست آموزش پناه میبرد چون فکر میکند پس از ساخته شدن سد دیگر کسانی که این سد را ساخته اند از او فرمانبرداری نخواهند کرد، پس به احمدی نژاد میگوید من بتو قدرت میدهم و تو هم باید از کیان سلطانی ما دفاع کنی وسلطنت من و فرزندانم را بیمه کنی.
احمدی نژاد که تا دیروز بالای درخت زندگی میکرد بسیار خوشحال پیشنهاد را قبول میکند و چون قول داده از کیان سلطنت دفاع کند سردار نقدی را استخدام میکند و به او ماموریت میدهد که کسانی که مخالف سلطنت خامنه ای هستند را سرکوب کند، در نتیجه جناب نقدی میرود و مهندس صفایی و مهندس نبوی و دکتر رمضانزاده را دستگیر میکند و به زندان رهسپارشان میکند و بالطبع 2سال بد سیل میاید و همراه با کیان سلطانی همه نابود میشوند.
2 - شرایط شایسته سالاری:
در این شرایط مهندس نبوی به دلیل تجربیات زیادش و اینکه یکبار طعم ویرانگر سیل را چشیده به همه اطلاع میدهد که سیل خواهد آمد و افراد را بسیج میکند و سپس به صفایی فراهانی پناه میبرد و از او میخواهد که مسئولیت ساختن سد را بپذیرد و او هم میپذیرد اما مانعی هست هنوز و آن مانع اینست که دوستان ولایت مدار سیل را باور ندارند و در کار اشکال ایجاد میکنند و در پی این هستند که قدرت را در انحصار خودشان در آورند و سلطنت کنند.
در این شرایط دکتر رمضانزاده به میدان میاید و قانون مدنی تهیه میکند و آنها را از عواقب کارشان مطلع میکند و فرض میکنیم آنها نیز میفهمند و مطابق قانون باید سهم خودشان را برای ساختن سد بپردازند.
اما واقعا چه کاری میتوانند انجام دهند؟
خامنه ای چون اعتیاد شدیدی دارد و بدن علبل معاف میشود و وظیفه اش این خواهد بود که تریاک بکشد و ستار بزند و افراد را شاد کند.
احمدی نژاد چون خیلی دروغ میگوید از کارهای دفتری منع میشود و وظیفه اش این خواهد بود که سنگ حمل کند
و سردار نقدی چون آدم داش مشدی هست و بدون اسلحه آدم بی خطری میشود اجازه پیدا میکند به اجتماع بپیوندد و وظیفه تی کشیدن توالتها و آبدارچی گری را قبول میکند.
و به این ترتیب سد ساخته میشود و نجات پیدا میکنند.

۱ نظر:

  1. سلام دوست من. من خیلی وقته که می خوام عضو بالاترین بشم ولی نتونستم:(
    خیلی ممنون میشم ازت اگه منو دعوت کنی.
    پیشاپیش ممنون دوست عزیز.

    s.azmodeh@gmail.com

    پاسخحذف