۱۳۸۸ دی ۱۶, چهارشنبه

من محارب نبودم ... خودتان خواستید! حالا محاربم و تا رسیدن به پیروزی دست از محاربه بر نمیدارم

سرمست و باده قدرت بدست نعره میزنید از نشئه قدرت، و برای بزم آلوده به خونتان جوان میخواهید که جان دادنش را به تماشا بنشینید.
جام و سبو میشکنید و دیوانه وار سر به ستون میزنید و فرمان قتل صادر میکنید و میاندشید که قدرتتان لایزال است و عمرتان ابدی! پس ما را محارب میخوانید و فکر میکنید هیچ محاربی را تاب مقاوت با شما نیست، اما غافلید از آنکه اقتدارتان فرو ریخته و عمرتان رو به زوال، شما را یارای مقابله با این محاربان نیست.
ما محارب نبودیم شما محاربمان کردید شما مارا به محاربه دعوت کردید و ما چاره ای جز پذیرفتن نداشتیم و حالا تا رسیدن به پیروزی دست ازین محاربه بر نخواهیم داشت.

۲ نظر:

  1. منهم خیلی‌ محاربم
    farhad

    پاسخحذف
  2. من که از 14 سالگی محارب هستم و به آن افتخار میکنم. چون همه مسلمانان با علم محاربان معالجه میشوند.

    پاسخحذف